{باشکوه بازی کن!}
سریال کرهای «بازی مرکب» (Squid Game) این روزها تبدیل به یکی از محبوبترین سریال نتفلیکس شده است. اینکه چگونه یک سریال کرهای، با بازیگران کرهای، با زبان کرهای، با فرهنگ عامیانه کرهای (بازیهای کودکان کرهای) توانسته است چنین در دنیا مورد توجه قرار گیرد، حاصل یک اتفاق نیست، بلکه حاصل یک نگاه راهبردی است؛ نگاهی که در نتفلیکس شکل گرفته است.
نتفلیکس در همان اوایل کارش متوجه یک واقعیت بیرونی شده بود: فیلمهای بالیوودی در میان جوامع مهاجر آمریکایی بازار خوبی دارد. همین واقعیت کافی بود تا آنها راهبرد جدیدی برای فعالیت خود پیدا کنند: توجه به بازارهای خاص (Niche Market).
نتفلیکس بومی
نتفلیکس استارتآپی بود که همزمان با ظهور CD/DVD شکل گرفت، زمانی که رید هستینگز این ایده را طرح کرده بود که فیلمهای کرایهای ویدیویی را میشود به صورت پستی و روی DVD به مشتریان ارائه داد.
نتفلیکس بارها و بارها و با برخورد با هر واقعیتی، راهبرد و حتی چندین بار مدل کسبوکار خود را تغییر داد. در حقیقت این شرکت که ابتدا با ایده کرایه فیلم آغاز به کار کرده بود؛ رقیب بلاکباستر بود که فروشگاههای زنجیرهاش در کل آمریکا گسترده بود.
آنها با رشد اینترنت به فکر سفارشگیری از طریق اینترنت پرداختند، بعدترها تبدیل به سایت دانلود فیلم شدند و بعدتر تبدیل به یک شرکت «ویدیو درخواستی» (VOD) و نهایتا تولیدکننده فیلم. این مسیر پر پیچ و خم اما با ثبات برخی از راهبردها همراه بوده است.
در حقیقت آنچه به نام چابکی (Agility) در دنیای کسبوکار مطرح است، در توازن با پایداری یا ثبات (Stability) معنادار است. اینکه در برخی موارد باید انعطافپذیر بود و نیاز به چابکی هست؛ اما در همان حال، برخی از موارد نیاز به ثبات دارد.
نتفلیکس در تغییر مدلهای کسبوکار و حتی ماموریت خود در کمتر از ۲۵سال حداقل ۴بار تغییر جدی فعالیت داده است، یعنی در هیچ بازاری بیش از ۷ سال نمانده است؛ و این یعنی چابکی! اما راهبردهای این شرکت در برخی از حوزهها بدون تغییر مانده است؛ و این یعنی پایداری!
در کتاب «وقت خوب نتفلیکس» آمده است: «سایت (سال ۱۹۹۹) شروع به نظرسنجی کرد و دریافت که بسیاری از مشتریها علاقه زیادی به فیلمهای هندی دارند. درس خوبی بود و نتفلیکس به زودی بین دیگر جوامع مهاجر و همچنین بین دیگر عاشقان فیلم به عنوان بهترین منبع [...] شناخته میشد.»
به این ترتیب بود که نتفلیکس برای کرایه فیلم سراغ بازارهای خاص رفت . و ۲بازار خاص را مورد توجه قرار داد:
سینمای کشورهای مهاجر
فیلمهای هنری
این راهبرد نمونهای از ثبات بود. نتفلیکس امروز دیگر کرایهدهنده فیلم نیست؛ شرکتی چابک است که تبدیل به تولیدکننده فیلم شده است؛ اما در تولید فیلم هم همان راهبرد بازارهای خاص را توجه دارد.
یکی از نخستین فیلمهای سینمایی نتفلیکس که جایزه اسکار را برای این شرکت به همراه داشت؛ فیلم رما Roma بود. فیلمی مربوط به مکزیک دهه ۱۹۷۰، با موضوعی مکزیکی، با بازیگرانی مکزیکی و به زبان مکزیکی. حالا پس از ۳ سال این بار در یک سریال چنین راهبردی دوباره تبلور مییابد؛ این بار در یک سریال.
نتفلیکس ریسک تولید فیلم را پایین آورده بود و به همین دلیل بود که هم فیلم مکزیکی رما و هم سریال کرهای بازی مرکب، با هزینههایی پایین و با نگاه ریسکپذیر (میراث استارتآپی) تولید شدند.
درسهایی برای ما
دنیای امروز فرصت خوی برای ارائه تنوع جوامع مختلف است. فرهنگ ایرانی میتواند بخشی از این فرصت باشد. از دست دادن این فرصت به هر بهانهای که باشد؛ چه ناماش تحریم باشد، چه نپیوستن به کنوانسیون برن (کنوانسیونی برای احترام حقوق مالکیت فکری) یک فرصتسوزی تاریخی است.
کسبوکارها نیاز به توازن همزمان چابکی و ثبات دارند. گاهی چنان بر چابکی تاکید میشود که ثبات قربانی میشود و گاه چنان دلداده ثبات میشویم که چابکی فراموش.
«بازی مرکب» در تک تک صحنههایش به خوبی به ما یادآوری میکند: در این بازی خون، حداقل باشکوه بازی کن!
و درد این است که ما «باشکوه بازی کردن» را فراموش کردهایم!
پ.ن.: ببخشید خلاف سیاستهای دولت ما سریال کرهای میبینیم؛ اما شما هم ببینید تا رشد سایر کشورها کمی برای پیوستن به جهان ترغیبتان کند. در دنیای سیاست هم، توازن ثبات و چابکی مهم است؛ شاید در برخی از راهبردها ثبات خوب باشد، اما در مدل تعامل با دنیا نیاز به چابکی، تغییر و درسآموزی از واقعیتها داریم.